برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید
تربیت کودک زمان، تلاش و عشق زیادی میطلبد و داشتن حس شوخ طبعی نیز ضرری ندارد. ممکن است گاهی اوقات سخت باشد، اما فقط به یاد داشته باشید که هر روز فرصت جدیدی برای درست کردن همه چیز است. با هم روش های ارائه شده توسط مام پلاس را مطالعه میکنیم:
علاوه بر داشتن یک برنامه نسبتاً منظم، میتوانید با ایجاد برنامههای روتین مختلف، به ایجاد ساختار در روز فرزندتان کمک کنید. چند مرحله آسان برای دنبال کردن را در نظر بگیرید و مطمئن شوید که فرزندتان آن مراحل را هر روز به همان ترتیب دنبال میکند.
به عنوان مثال، هر روز صبح، ممکن است کودکتان را لباس بپوشانید، دندان هایش را مسواک بزند و به محض اینکه از خواب بلند شد لباس بپوشد.
روال های قبل از خواب می تواند به خواب راحت فرزند شما در شب کمک کند و زمان بسیار خوبی برای برقراری ارتباط بی سر و صدا به عنوان یک خانواده است. به عنوان مثال، هر شب ممکن است مدتی را در اتاق کودک خود به بازی بگذرانید، سپس کودک خود را حمام کنید، سپس در آغوش بگیرید و هنگامی که کودک لباس خواب پوشید، داستانی را بخوانید.
بچه ها به یادآوری های بصری به خوبی پاسخ می دهند، بنابراین سعی کنید کارهای روزمره خود را روی یک نمودار رنگارنگ بنویسید. حتی میتوانید از برچسبها برای پیگیری میزان عملکرد آنها استفاده کنید!
در صورت امکان، سعی کنید حداقل چند وعده غذایی در هفته داشته باشید که همه با هم پشت میز بنشینید. به نظر می رسد پیدا کردن زمان سخت باشد، به خصوص زمانی که مشغول هستید، اما وعده های غذایی خانوادگی زمان خوبی برای خانواده شما برای ارتباط و صحبت در مورد روزتان است. همچنین می تواند به ترویج عادات غذایی سالم در خانواده شما کمک کند.
شام های خانوادگی سنتی ترین گزینه هستند، اما بسته به برنامه های خانواده تان، ممکن است خوردن صبحانه یا حتی ناهار در کنار هم هر روز راحت تر باشد.
فرزندتان را در وعده غذایی شرکت دهید. اگر به فرزندتان اجازه دهید در انتخاب غذا، آماده کردن غذا و چیدن سفره به شما کمک کند، شام لذت بیشتری خواهد داشت. به عنوان مثال، ممکن است به یک کودک کوچکتر اجازه دهید سبزیجات را بشوید، در حالی که یک کودک بزرگتر ممکن است بتواند یک وعده غذایی برای کل خانواده آماده کند.
گفتگوی شام را باز و سبک نگه دارید. جزئیات روز خود را به اشتراک بگذارید و از فرزندتان در مورد روز خود بپرسید.
سعی کنید غذاهای خانوادگی را سرو کنید، جایی که فرزندان شما می توانند انتخاب کنند که چه اجزای غذا در بشقابشان باشد. این یک فرصت عالی برای آموزش عادات غذایی سالم به آنها است که می تواند مادام العمر باشد.
4. برای تربیت کودک ، هر روز برای فرزندتان کتاب بخوانید.
هر روز زمان مشخصی را برای خواندن با فرزندتان اختصاص دهید . حتی اگر فقط یک کتاب داستان باشد. در حین خواندن داستان، و همچنین هر تصویری که کتاب دارد، در مورد آن صحبت کنید. خواندن با صدای بلند برای فرزندتان میتواند به او کمک کند تا عشقی به کتاب داشته باشد که تا آخر عمر باقی بماند. علاوه بر این، می تواند به تقویت مهارت های خواندن آنها کمک کند، و حتی ممکن است به بهبود توانایی توجه آنها کمک کند.
وقتی برای بچههای کوچکتر کتاب میخوانید، به آنها کمک میکند کلماتی را بیاموزند که میتوانند از آنها برای توصیف احساسات و عواطف خود استفاده کنند.
وقتی فرزندتان به اندازه کافی بزرگ شد که بتواند خودش بخواند، در عوض از او بخواهید با صدای بلند برای شما بخواند. با این حال، بیش از حد روی اشتباهاتی که مرتکب می شوند تمرکز نکنید . اگر در مورد کلمه خاصی سوال می پرسند به آنها کمک کنید، اما با آن مانند تکلیف رفتار نکنید. همچنین، حتماً به آنها اطلاع دهید که اشکالی ندارد اگر هنوز هم میخواهند گاهی اوقات برایشان کتاب بخوانید، اشکالی ندارد.
تعجب نکنید اگر فرزندتان بخواهد همان داستان ها را بارها و بارها بخواند. این تکرار برای کودکان آرامش بخش است و در واقع می تواند به آنها کمک کند تا دایره لغات خود را سریعتر از خواندن مداوم داستان های جدید بهبود بخشند.
اگرچه مجبور نیستید هر هفته فرزندتان را برای ده فعالیت مختلف ثبت نام کنید، اما بهتر است حداقل یک یا دو فعالیتی را که فرزندتان دوست دارد انجام دهد پیدا کنید و آنها را در برنامه هفتگی فرزندتان بگنجانید. این می تواند هر چیزی از فوتبال گرفته تا کلاس هنری باشد - هر فعالیت گروهی سازمان یافته می تواند مزایای واقعی برای فرزند شما داشته باشد، از آموزش به آنها در مورد اجتماعی شدن و همکاری تا افزایش عزت نفس آنها.
به عنوان یک امتیاز، فعالیت های فوق برنامه و ورزش می تواند به افزایش تمرکز فرزند شما در مدرسه کمک کند.
6. برای تربیت درست کودک ، به فرزندتان اجازه دهید هر روز زمان بازی برنامه ریزی نشده ای داشته باشد.
زمان بیش از حد بدون ساختار می تواند منجر به بی حوصلگی بچه ها شود و بچه های بی حوصله معمولاً دچار مشکل می شوند. از سوی دیگر، اگر روز کودک شما به طور دقیق برنامه ریزی شده باشد، او یاد نمی گیرد که چگونه خود را سرگرم کند. یک راه میانه خوب این است که زمان بدون ساختار را در هر روز بسازید در حالی که برای بقیه روز به یک روال پایبند باشید.
در طول آن اوقات فراغت، فرزندتان را تشویق کنید تا با اسباببازیهایش بازی کند، بازیهای خلاقانه بسازد، لباس بپوشد، بیرون برود، کتاب بخواند، یا هر کار دیگری که دوست دارد در وقتش انجام دهد. در کنترل زمان
از اجازه دادن به فرزندانتان در تمام اوقات فراغت خود با صفحه نمایش وسایل الکترونیکی خودداری کنید. استفاده کمی از فناوری در طول روز خوب است، اما زمان بیش از حد صفحه نمایش می تواند کودکان را از استفاده از تخیل خود منصرف کند.
اگر 80 میلیون اسباب بازی نداشته باشید که کودکتان با آن بازی کند، مهم نیست. کیفیت مهم است نه کمیت اسباب بازی ها. در واقع، گاهی اوقات ممکن است متوجه شوید که کودک شما از بازی با یک رول دستمال توالت خالی بیشتر از شیک ترین اسباب بازی خود راضی است.
اگر هرگز به صحبت های فرزندانتان گوش نکنید یا تمام وقت خود را صرف دستور دادن به آنها کنید، آنها احساس احترام و توجه نخواهند کرد. درعوض، سعی کنید هر روز زمانی را به صحبت کردن با فرزندتان اختصاص دهید. هنگامی که آنها در حال صحبت هستند، توجه کامل خود را به آنها معطوف کنید و با گفتن جملاتی مانند "این منطقی است"، "اوهوم" یا "ادامه بده" به آنها نشان دهید که در حال گوش دادن هستید. وقتی صحبت آنها تمام شد، آنچه را که گفته اند با کلمات خودتان تکرار کنید تا بدانند که آنها را درک کرده اید.
فرزندانتان را تشویق کنید تا درباره روزشان با شما صحبت کنند. کمک به آنها در بیان زودهنگام می تواند به آنها در برقراری ارتباط موفق در آینده کمک کند.
هرگز فراموش نکنید که فرزند شما یک انسان زنده است که مانند بقیه ما نیازها و خواسته هایی دارد. اگر کودک شما اهل غذا خوردن است، او را دائماً سر میز شام سرزنش نکنید. اگر آنها به سرعت در حال حرکت هستند، آنها را با صحبت در مورد آن در ملاء عام شرمنده نکنید.
اگر به فرزندتان احترام بگذارید، احتمال اینکه فرزندتان هم به شما احترام بگذارد بسیار بیشتر است.
یکی از راه های احترام گذاشتن به فرزندتان این است که به او اجازه دهید دقیقا همان چیزی باشد که هست. آنها را راهنمایی کنید که چگونه یک شخص خوب باشند، اما سعی نکنید کودک را به فردی تبدیل کنید که می خواهید.
این یک افسانه است که دوست داشتن فرزندتان «بیش از حد»، تعریف و تمجید بیش از حد از فرزندتان، یا حمام کردن بیش از حد کودکتان می تواند فرزندتان را فاسد کند. دادن عشق، محبت و توجه به فرزندتان به طور مثبت فرزندتان را تشویق میکند تا احساس ارزشمندی قوی داشته باشد و به شما کمک میکند به عنوان یک خانواده نزدیکتر شوید.
هر روز به فرزندتان بگویید که چقدر دوستش دارید، حتی اگر از دست او ناراحت هستید.
تلاش و قدرت لازم است تا هر روز در کنار فرزندتان باشید، اما اگر می خواهید فرزندتان را تشویق کنید تا علایق و شخصیت خود را توسعه دهد، باید یک سیستم حمایتی قوی برای او ایجاد کنید. این بدان معنا نیست که شما باید هر ثانیه از روز فرزند خود را دنبال کنید، اما به این معنی است که باید تلاش واقعی برای اولویت دادن به وقت گذرانی با هم داشته باشید.
هنگامی که فرزند شما مدرسه را شروع می کند، باید بدانید که در چه کلاس هایی شرکت می کند و نام معلمانش را می شناسید. تکالیف فرزندتان را با او مرور کنید و در انجام کارهای سخت به او کمک کنید، اما این کار را به جای او انجام ندهید.
وقتی فرزندتان بزرگتر می شود، می توانید کمی عقب نشینی کنید و او را تشویق کنید تا بدون اینکه همیشه در کنارش باشید، علایقش را کشف کند.
ممکن است تنظیم قوانین و مرزها با فرزندتان جالب نباشد - آنها هر از گاهی محدودیت های خود را زیر پا می گذارند، که می تواند واقعاً خسته کننده باشد. با این حال، بچهها این کار را انجام میدهند تا بررسی کنند که آیا هر بار که قوانین را زیر پا میگذارند، واکنش مشابهی نشان میدهید، و باور کنید یا نه، در واقع وقتی این کار را میکنید احساس شادی و امنیت بیشتری میکنند.
سعی کنید فهرستی از قوانین خود و همچنین عواقب ناشی از شکستن آن قوانین را بنویسید. به این ترتیب، فرزند شما همیشه می داند که اگر دستورالعمل های شما را نادیده بگیرد، چه اتفاقی خواهد افتاد.
اگر شما و همسرتان با هم فرزندتان را بزرگ میکنید، باید با استفاده از همان روشهای انضباطی، جبههای متحد علیه فرزندانتان باشید.
تنبیه های گیج کننده ای که ربطی به قانون شکسته شده ندارد، ایجاد نکنید. در عوض، سعی کنید امتیازی را که مستقیماً با موضوع مورد نظر مرتبط است، پس بگیرید.
به عنوان مثال، به جای اینکه بگویید: "اگر سه چرخه خود را در خیابان سوار کنید، باید این کتاب را روی سر خود متعادل کنید"، ممکن است بگویید: "اگر سه چرخه خود را در خیابان سوار کنید، استفاده از سه چرخه خود را از دست خواهید داد "برای بقیه روز."
از تنبیه و تنبیه فرزندان خود بپرهیزید. کودکانی که کتک می زنند، کتک می خورند یا سیلی می خورند بیشتر مستعد دعوا با کودکان دیگر هستند و ممکن است در واقع مشکلات رفتاری بدتری نسبت به کودکانی داشته باشند که تنبیه بدنی نمی شوند.
تمجید از فرزندتان در زمانی که او خوب است، حتی مهمتر از تنبیه او در هنگام بد بودن است. سعی کنید آنها را در حال انجام یک کار خوب، مانند به اشتراک گذاشتن اسباب بازی های خود یا صبور بودن در ماشین سواری، دستگیر کنید. سپس، به آنها اطلاع دهید که متوجه شدهاید، و در نظر بگیرید که به آنها یک هدیه کوچک به عنوان پاداش بدهید، مانند اجازه دادن زمان اضافی روی صفحه نمایش یا زمان خواب دیرتر.
سعی کنید به مواردی مانند گرفتن نمرات خوب، انتخاب های سالم در زمان صرف غذا، نشان دادن مهربانی یا غلبه بر یک وسوسه سخت مانند نخوردن کلوچه هایی که به طور تصادفی روی پیشخوان رها کرده اید اشاره کنید.
حتی چیزی به سادگی گفتن "من به تو افتخار می کنم!" می تواند راه درازی برای یک کودک داشته باشد.
هنگامی که فرزندتان کار اشتباهی انجام می دهد، با آرامش با او در مورد کارهایی که انجام داده و چرا تصمیم بدی انجام داده است، صحبت کنید. به این ترتیب، آنها می دانند که باید در قبال اشتباهاتی که مرتکب می شوند پاسخگو باشند. سپس، آنها را در مراقبت از مشکل مشارکت دهید، که به آنها کمک می کند تا استقلال و مسئولیت را بیاموزند.
به عنوان مثال، اگر کودک شما شلوغ است و یک لیوان آبمیوه ریخت، از او بخواهید یک حوله بیاورد و به شما کمک کند آن را تمیز کنید.
اگر فرزندتان احساسات دوستش را جریحه دار کرد، او را تشویق کنید که عذرخواهی کند.
اجازه دهید فرزندتان بداند که همه اشتباه می کنند و نحوه برخورد شما با این اشتباهات مهمتر از بی نقص بودن همیشه است.
اگر شرایط سخت شد، هر چند وقت یک بار یک قدم به عقب بردارید و سعی کنید چیزی برای خندیدن پیدا کنید. بچهها بسیار انعطافپذیر هستند، بنابراین اگر ببینند که شما درباره چیزی میخندید، احتمالاً به آن هم میخندند. خندیدن می تواند به شما کمک کند تا به عنوان یک خانواده بیشتر احساس ارتباط کنید، و همچنین می تواند به تغییر یک روز بد به روز بهتر کمک کند.
سعی کنید وقتی فرزندتان برای جلب توجه کار بدی انجام می دهد نخندید، زیرا می تواند آن رفتار را تقویت کند. با این حال، اگر کودک شما کار مسخرهای مانند گیر کردن سرش در صندلی توالت انجام میدهد، بهتر است بخندید تا اینکه به خاطر آن با او عصبانی شوید.
فقط به کلمات خود تکیه نکنید تا به فرزندتان در مورد داشتن شخصیت خوب بیاموزید - نحوه رفتار شما در واقع تأثیر بسیار بیشتری بر نوع فردی دارد که او تبدیل خواهد شد. اگر ارزش خاصی وجود دارد که واقعاً میخواهید در فرزندتان القا کنید، مانند نیکوکاری یا دلسوز بودن، در مورد نشان دادن آن ویژگی خود عمد کنید.
به عنوان مثال، اگر به فرزندتان بگویید که مهم است عصبانیت خود را از دست ندهد، اما وقتی عصبانی هستید فریاد می زنید و به دیوار لگد می زنید، احتمالاً برای کنترل خشم خود به سختی مواجه می شود.
به یاد داشته باشید که فقط از کلماتی استفاده کنید که با تکرار آنها مشکلی ندارید. به عنوان مثال، اگر نمی خواهید فرزندتان فحش بدهد، خودتان آن کلمات را نگویید.
شما نمی توانید هر چیزی را که فرزندتان می شنود و می بیند کنترل کنید، اما سعی کنید تا جایی که می توانید از آن آگاه باشید. اگر چیزی می شنوید که با ارزش های خانواده شما همخوانی ندارد، در مورد آن صحبت کنید. این میتواند به فرزند شما کمک کند تا یک قطبنمای اخلاقی قوی ایجاد کند که به راهنمایی او در بزرگسالی کمک میکند.
برای مثال، اگر در حال تماشای یک فیلم هستید و به نظر میرسد شخصیتی از انجام کارهای غیراخلاقی مانند دروغ گفتن یا دزدی سود میبرد، ممکن است بعداً در مورد اینکه چگونه دستاوردهای کوتاهمدت بر عواقب بلندمدت آن اقدامات برتری نخواهد داشت، صحبت کنید.
در حالی که مطمئناً باید قوانینی داشته باشید که غیرقابل مذاکره هستند، اما مواقعی وجود دارد که گوش دادن به درخواست فرزندتان ضرری ندارد. با نشان دادن اینکه شما مایل به گرفتن و دادن هستید، احتمال سازش با دیگران در آینده بیشتر خواهد شد. علاوه بر این، آنها شروع به ایجاد این حس خواهند کرد که آنها مسئول تصمیمات خود هستند، که می تواند یک درس قدرتمند برای کودکان در هر سنی باشد.
برای مثال، ممکن است چیزی شبیه این بگویید: "میدانم که نمیخواهی بازی با کریس را متوقف کنی، اما ما واقعاً باید برویم. اگر به او کمک کنید اسباببازیهایش را بردارد، میتوانیم 15 دقیقه دیگر بمانیم. اگر مادرش بگوید اشکالی ندارد."
با دادن فرصت انتخاب برای خود از همان سنین پایین، فرزندتان را برای خودکفایی توانمند کنید. این در واقع به آنها کمک می کند در دراز مدت به شما نزدیک تر شوند. علاوه بر این، هر چند وقت یکبار با عقب نشینی به آنها فضا بدهید - حتی اگر می دانید که آنها در شرف اشتباه هستند. گاهی اوقات بهترین راه برای کودک برای یادگیری چیزی این است که خودش آن را طی کند.
به عنوان مثال، در زمان میان وعده، ممکن است از کودک خود چیزی مانند این بپرسید: "آیا امروز برای میان وعده سیب یا پرتقال میخواهی؟"
اگر فرزند بزرگتری دارید، میتوانید هنگام خرید مدرسه به او اجازه دهید لباسهایش را انتخاب کند.
اگر آداب اولیه را به فرزندتان بیاموزید، شانس موفقیت بسیار بیشتری در آینده خواهد داشت. به عنوان مثال، باید به کودک خود بیاموزید که محترمانه صحبت کند، "لطفا" و "متشکرم" بگویید و از دعوا با بچه های دیگر خودداری کنید. حتماً خودتان این رفتارها را هم الگو برداری کنید!
همدلی یک مهارت مهم است و هرگز نمی توانید آن را خیلی زود آموزش دهید. اگر فرزند شما بداند که چگونه با دیگران همدلی کند، پس میتواند دنیا را از منظری بدون قضاوت ببیند و میتواند خود را به جای دیگران بگذارد.
برای مثال، اگر فرزندتان به خانه میآید و به شما میگوید که دوستش جیمی در مدرسه بد رفتار میکرد، ممکن است درباره اتفاقی که افتاده صحبت کنید و سعی کنید بفهمید چرا جیمی ممکن است در آن زمان احساس داشته باشد.
این کار را در تعاملات خود نیز انجام دهید. اگر پیشخدمتی سفارش شما را در رستوران فراموش کرد، به فرزندتان نگویید که تنبل یا احمق است. در عوض، به او اشاره کنید که پس از گذراندن تمام روز روی پاهایش چقدر باید خسته باشد.